نیکو روزبرگ صادقانهترین نمایش خود را برای آخرین آن نگه داشته بود.
چند روز پس از رسیدن به رویای تبدیل شدن به عنوان قهرمانی جهان، پیچیدهترین راننده فرمول یک عصر خود با اعلام بازنشستگیاش در سن ۳۱ سالگی دنیای ورزش را شوکه کرد. ما باید انتظار چنین چیزی را میداشتیم.
او بیشتر از این که شور و شوق داشته و عاشق کاری که انجام میدهد باشد، به کسی شبیه بود که فقط میخواهد وظیفه خود را انجام دهد. رانندگان حرفهای همواره نمیتوانند قبول کنند که بالاخره روزی باید از خط پایان مسیر حرفهای خود عبور کنند، ولی روزبرگ دقیقاً خلاف این قضیه را ثابت کرد. لذت مبارزه در سالهای فعالیت او در فرمول یک جای خود را به پیدا کردن پایانی برازنده داد. در مسابقه جایزه بزرگ ماه گذشته ابوظبی که قهرمان فصل نیز قرار بود مشخص شود، بالاخره درب خروج به روی او باز شد.
انتخاب بازنشستگی این آلمانی پس از برنده شدن اولین عنوان قهرمانیاش بسیاری از شک و شبهاتی را که پس از حضور او در تیم فرمول یک مرسدس بنز در ذهن من به وجود آمده بود را تأیید میکند.
تعویض جایگاه به عنوان راننده دوم از تیم ویلیامز برای به دست آوردن جایگاه راننده اول در مرسدس بهترین انتخاب برای داستان از پیش تعیین شده زندگی او بود؛ فرزند کِکه روزبرگ، قهرمان جهان فرمول یک در سال ۱۹۸۲، بالاخره در جایگاهی قرار گرفته بود که به سرنوشت خود دست یابد.
بر خلاف پدرش، نیکو به گونهای رفتار میکرد که میتواند بدون فرمول یک زندگی کند. از آن جایی که روزبرگ پیر شغل کشاورزی را به عنوان کسب و کار خانوادگی انتخاب کرده است، شک ندارم که امروز نیکو در گمنامی مطلق در حال شخم زدن زمین است.
خاطره ماندگار من از روزبرگ به شکل مرد جوانی خواهد بود که نتوانست حضور لوئیس همیلتون را به عنوان یک رقیب جدی تحمل کند. دوست دوران بچگی قدیمی او به عنوان یک هم تیمی در مرسدس فقط برای او بدبختی آورد.
کار روزبرگ پس از حضور همیلتون بسیار سختتر شده بود، کسی که با مک لارن به عنوان قهرمانی جهان رسیده بود و با اهدافی بزرگ وارد تیم مرسدس شد. همیلتون در شخصیت روزبرگ فردی را پیدا کرد که پایه و اساس او را با چند کلمه میتوان داغون کرد. رفتارهای هرج و مرج طلبانه همیلتون در مدت زمان کوتاهی پس از ورودش به تیم مرسدس به نظر میرسد شرایط را برای نیکو بسیار دشوار کرده بود.
در حالی که از او خواسته شده بود تا در کنار همیلتون همکاری خوبی با هم داشته باشند، نتیجه یک افول شخصی کاملاً واضح برای روزبرگ شد. در حالی که همیلتون جای خود را در ضمیر ناخودآگاه وی گرفته بود، نیکو کنترل خود را دیگر از دست داد؛ جایگاه شماره یک در مرسدس برای همیشه اشغال شد، تا این که در ۲۰۱۶ نیکو دوباره آن را به دست آورد. در طی چهار سال، آن پایه و اساس شکننده نیکو زیر پاهای همیلتون خرد شد.
چه چیزی میتوانست داستانی جذابتر از رستگاری برای روزبرگی باشد که بالاخره موفق شده بود رقیب گردن کلفت خود را شکست دهد.
پس از انتشار خبر بازنشستگی او، یکی از خبرنگاران فرمول یک با انتشار یک مطلب خوشحالی خود را از تبخیر تیرهترین ابر دنیای فرمول یک ابراز کرد. آن مطلب با یک جمله به پایان رسیده بود: “کسی دلش برای او تنگ نخواهد شد!”
هرچند هواداران او قطعاً مخالف این موضوع خواهند بود، از دست دادن روزبرگ در دنیای فرمول یک به هیچ وجه غم انگیز نیست. بازنشستگی نیکو را با یک فرناندو آلونسو یا دنیل ریکیاردو جایگزین کنید، خواهید دید که هواداران از اسپانیا تا استرالیا در ستایش آنها چه کارها که نخواهند کرد. درست همان قدری که من دوست دارم رفتاری مشابه را برای روزبرگ در آلمان یا هر جایی که طرفدارانش حضور دارند ببینیم، من مطمئن نیستم او توانسته باشد نوعی ارتباط با هوادارنش برقرار کند که لایق چنین پاسخی باشد.
آیا کسی دل تنگ او خواهد بود؟ قطعاً. آیا کسی از او یاد خواهد کرد؟ متاسفانه توسط تعدادی اندک.
همانند آلن پروست، قهرمان ۴ دوره فرمول یک، نیکو پیروزیهای زیادی در طول دوران فعالیت خود به دست آورد، ولی عملکرد و نمایشهای خاطره انگیز، از آن دسته که تا نسلها بازگو خواهند شد، خیلی از او به خاطر نداریم. در ورزشی که از ستارههای آن انتظار میرود همواره الهام بخش انبوه هواداران خود باشند، روزبرگ به سادگی از پس این مأموریت برنیامد.
با ۲۳ پیروزی در مسابقات جایزه بزرگ و یک قهرمانی فصل ۲۰۱۶، نیکو وارد آن مرحله از زندگی خود میشود که او را به عنوان قهرمان فرمول یک جهان معرفی خواهند کرد. برخی می گویند قهرمانی او یک اتفاق بود، ولی من با آن موافق نیستم.
اگر ناراحتیای در مورد بازنشستگی روزبرگ وجود دارد، آن سوالاتی است که بدون پاسخ باقی ماندند. کسانی که برای اولین بار قهرمان میشوند، حتی افراد درون گرایی مانند روزبرگ، تمایل زیادی به تغییر کردن دارند.
من برای روزبرگ خوشحال هستم، و با توجه به تمام آن چه که از جمعه تاکنون خواندهام، تصمیم به خداحافظی او برای افراد بسیاری که به حضور او در این ورزش بی تفاوت بودند خیلی اهمیت نداشته است. ستاره اسبق فرمول یک بالاخره با اشاره به این که نیاز دارد ازدواج و وظیفه پدری خود را در زندگیاش بالاتر از فرمول یک و دومین و سومین قهرمانیاش قرار دهد، توانست با هوادارانش ارتباط برقرار کند. یک بار از دوش او برداشته شد، یک بازدم عمیق پس از دست یابی به هدفی بزرگ.
او که در تیم مرسدس در چرخهای طولانی از ناراحتی و پریشانی گیر افتاده بود، نیکو یک عنوان قهرمانی فرمول یک را به عنوان خط پایان دوران حرفهای خود قرار داد. در پایان، ما واقعیت نیکو را فهمیدیم: تمام آن چه که او میخواست آوردن یک قهرمانی به خانه برای همسر و دخترش و خداحافظی از دنیایی فرمول یک بود.