طی یک ماه اخیر بحث پرداخت مبلغ هزار میلیارد تومان کمک بصورت وام یا بلاعوض به هر یک از دو خودروساز بزرگ ایرانی داغ بود. استدلال خودروسازان، کمبود نقدینگی بر اثر افزایش نرخ ارز و تحریمها است. از سوی دیگر کاهش تولید نیز از یک سو فشار مضاعفی را بر قطعه سازان و تامین کنندگان وارد کرده و از سوی دیگر راه و دلیل چانه زنی مدیران این صنعت با مسئولان دولتی برای دریافت این کمک بزرگ شده است.
دیروز رییس کمیسیون صنایع مجلس از اختصاص دو هزار میلیارد تومان وام به صنعت خودرو برای ارتقای کیفی محصولات، آن هم به صورت بلاعوض خبر داد. اگر این اتفاق عظیم روی دهد، باید یکی از بزرگترین باج گیری های تاریخ صنعت خود را در کمال بی عدالتی و در شرایطی که بسیاری از صنایع دیگر نیاز بیشتری به چنین کمک هایی دارند، شاهد باشیم. احمد توکلی عضو ناظر بر مصوبات شورای پول و اعتبار در مورد اختصاص وام هزار میلیاردی به خودروسازان گفته است که “آنها استدلال کردند که به دلیل تحریم و افزایش قیمت ارز، صنعت دچار کمبود سرمایه در گردش است و اگر به فوریت به کمک خودروسازان نشتابیم، آنان قادر به پرداخت بدهیهای خود به قطعه سازان نخواهند بود و زمینههای کاهش اشتغال فراهم ميآید. بحث از کل تولید صنعتی، کشاورزی و خدمات آغاز، ولی به دو خودروساز ختم شد.” جالب اینجاست که خودروسازانی که پیشاپیش و قبل از تولید و حتی تامین قطعه، پول آن را از مشتری دریافت کرده اند، چرا باید دچار کمبود نقدینگی شوند؟ آیا اکنون خودروها زیر قیمت تمام شده به فروش می رسند؟ یا اینکه پول دریافتی از مشتریان، به خارج از صنعت خودرو راه می یابد؟ دکتر توکلی در بند دوم گزارش خود به ابعاد تصمیم شورای پول و اعتبار پرداخته و گفته که چرا در شرایط فعلی صنعت کشور قرار است فقط به خودروسازان پول بدهند؟ وی تاکید کرده در اقتصاد بازار، بنگاههای بزرگ، به ویژه بانکها، به دلیل اندازه خویش یا پیوندهای بین بخشی با اجزاي دیگر اقتصاد، وضعیتی پیدا ميکنند که بنا بر فرض، اگر شکست بخورند، آثار منفی گسترده بر جای ميگذارند، به همین دلیل، توقعی وجود دارد که دولتها در موقع شکست وارد میدان شوند و مانع شکست آنان شوند. ولی نکته مهم این است که کمک دولت به آنها در این مواقع از کیسه اقتصاد ملی (مالیات دهندگان، منابع نفتی، منابع محدود بانکهای دولتی…) پرداخت ميشود، در نتیجه از هزاران مورد واجب باید چشم پوشید، تا منابع برای یکی دو بنگاه بزرگ (سایر خودروسازان کوچکتر نیز نسبت به این تبعیض اعتراض کرده اند و خواستار دریافت چنین کمکهایی می باشند) فراهم شود. همین ویژگی صاحبان بنگاههای بزرگ مزبور را خاطر جمع ميکند که بدون حساسیت کافی به بهرهوری، نگران شکست نباشند.
امتیازات ویژهبازار حفاظت شدهارز ترجیحیتخصیص اعتبارات جدید به رغم داشتن بدهی معوقیارانه ویژهایتورمزابدهی معوق
توکلی اما در بخش دیگری از گزارش خود انتقاد کرده که چرا خودروسازان از راههای دیگر تأمین نقدینگی نکردند؟
وی گفته که در مجمع عمومی سالانه سال 1390 سهامداران ایران خودرو گزارش شد که 104 درصد اهداف تولیدی سال محقق شده است. به هر سهم 338 ریال سود ميرسید که 68 درصد آن یعنی برای هر سهم 23 تومان توزیع شد. سود خالص سایپا در سال 1390 مبلغ 522 میلیارد تومان بود، یعنی بالای 47 درصد رشد. سایپا نیمی از بازار خودرو را در اختیار دارد و رتبه سوم در 100 شرکت ایرانی را دارد. سایپا به ازای هر سهم 40 تومان سود تقسیم کرد. وقتی کاسبی در معرض کمبود سرمایه در گردش قرار ميگیرد نباید دست به جیب کند و از سود پیشین خویش سرمایه تأمین کند؟
وی ادامه داده که راه دیگر این دو خودروساز فروش دارایی بود. ایران خودرو مالک 32.5 درصد سهام بانک پارسیان است! چرا در این وضعیت که سرمایه در گردش ندارد، آن را ملزم نمیکند سهامش را عرضه کند تا هم قانون رعایت شده باشد، هم این تصمیم غلط گرفته نشود؟
واکنش ها به گزارش توکلی
در این مورد دبیر انجمن خودروسازان با اشاره به دخالتهای دولت در صنعت خودرو، خطاب به توکلی ميگوید: شما که نگران تورمزا بودن دادن وام به خودروسازان هستید و از اصول اقتصاد ميگویید، چرا وقتی دولت در قیمتگذاری خودروها دخالت ميکند، سکوت اختیار کرده و حرفی نمیزنید؟ احمد نعمتبخش میافزاید: یکی از دلایل کمبود نقدینگی خودروسازان، سقف اعتباری در نظر گرفته شده برای لیزینگها از سوی بانک مرکزی است که سبب شده ما خود تأمین اعتبار کنیم، پس چرا از این موضوع انتقاد نمیکنید؟
اموال غیر مولد