من هنوز نمیتوانم به خود بقبولانم تا از آن با عنوان یک ابرخودرو یاد کنم.
من یک روز کامل را در پیست اتومبیلرانی لاسوگاس به تماشا، شنیدن صدا و حتی سواری در یکی از آخرین نمونههای اولیه فورد جیتی کاملاً جدید پرداختم، اکنون کاملاً مطمئن هستم که این خودرو لایق نام ابرخودرو نیست.
خیلیها در سراسر دنیا هستند که مانند من به این نتیجه رسیدهاند. این خودرو همه را شگفتزده میکند. ابعاد موتور توربو دوقلو ۳.۵ لیتری V۶ آن برابر با موتور یک تراک فول سایز است. جسارت و گستاخی فورد را همه تحسین میکند، فورد آمریکایی به سبک فراری ایتالیایی عمل کرده است، گلچین کردن مشتریان ارزشمند کمپانی و صدور قبضهای ۵۰۰ هزار دلاری برای آخرین نمونه از فورد جیتی کبیر! ممکن است خیلیها بگویند این میزان پول برای یک V۶ زیاد باشد.
من خوشحال میشوم به شما بگویم که آنها به کل در اشتباهند. موضوع این نیست که فورد نتوانسته بهجایگاهی برسد که مقام ابرخودروساز را به آن نسبت دهند. موضوع این است که GT جدید به حدی هدفمند است و به میزانی در طراحی آن خلاقیت بهکاررفته که به چیزی ورای ژانر خودروهای پر سروصدای دو سرنشینه اروپایی که در سرعتهایی مرگبار حس حسادت همه را برمیانگیزند دست یافته است.
فورد یک ابرخودرو نساخته است. آنها یک اسلحه تولید کردهاند.
من امروز اجازه نیافتم که داخل پیست پشت فرمان این GT بینظیر بنشینم. ولی خیلی هم از آن دور نخواهم بود. درحالیکه روی صندلی شاگرد نشستهام، میزان باریک بودن کاکپیت این خودرو من را متحیر کرده است. کنسول مرکزی خودرو پهنایی مشابه یک اسمارت فون دارد؛ درحالیکه قصد بستن کمربند را دارم، شانه چپ من با شانه راست راننده کاملاً در تماس است. خیلی رومانتیک است، من را یاد خودروهای قدیمی مختص عشاق دلسپرده میاندازد!
راج نیر، معاون مدیر بخش توسعه محصول فورد موضوع جالبی را به من میگوید:
این موضوع کاملاً عمدی بوده است. ما بررسی کردیم که چگونه دو سرنشین خود را کاملاً نزدیک هم قرار دهیم، سپس کابین را در همین راستا طراحی نمودیم.
موضوع بهرهوری فضا این تصمیم را نهایی کرده که از یک موتور توربو دوقلو V۶ بهجای یک موتور هشت سیلندر بزرگ استفاده کنند. نتیجه یک کابین جمعوجور و فضای موتوری با قسمت جلویی حداقلی است؛ پهنای کم شده از فاصله بین دو صندلی موجب طراحی یک شاسی قایق مانند شده که هوای ورودی از دماغه خودرو را از طریق داکت های بزرگ در هر سوی کابین انتقال داده و در پشت موتور تخلیه میکند. نتیجه؟ میزان شگفتانگیزی از داون فورس.
روی صندلی داغ راننده، جویی هند نشسته است، کسی که با همکاری سباستین بوردایس و دیرک مولر و با خودروی شماره ۶۸ فورد جیتی LM GTE پیروزی فوق العاده را در کلاس GTE مسابقات لومان ۲۰۱۶ کسب کردند. او مشغول تنظیم فرمان و پدالهاست، ولی کاری به صندلی ندارد: به منظور آسانتر کردن فرآیند دریافت تأییدیه ایمنی، صندلیها همانند لافراری جلو و عقب نمیشوند. درحالیکه صندلی سرنشین همواره در جای خود ثابت است، تیم طراحی توانستهاند تا یک خط سقف صاف و با ارتفاع کم را در این خودرو به وجود بیاورند. علیرغم این موضوع، فورد جیتی هنوز هم در تست تصادف سرنشین بدون کمربند سربلند بیرون میآید. درنتیجه، کنترلهای حیاتی مانند راهنماها، برفپاککنها، نوربالا و دکمههای سیستم اطلاعات سرگرمی بر روی فرمان قرار گرفتهاند تا همیشه در دسترس راننده باشند.
پس از آماده شدن راننده وارد یکی از مسیرهای خارجی پیست اتومبیلرانی لاسوگاس میشویم. یک صبح بادی ماه دسامبر است؛ هیچ کفپوشی روی مسیر وجود ندارد، ولی به دلیل بادهای شدید شب قبل تا دلتان بخواهد گردوخاک روی آن نشسته است. آسفالت و تایرها هر دو سرد هستند و تجهیزات زمانسنج نیز جایی دیده نمیشود.
حتی با وجود تمامی این هشدارها، GT از همان پیچ اول حس و حال بسیار ویژهای دارد. خودرو را در حالت پیست قرار میدهیم، که با کمک سیستم تعلیق فعال جیتی آن را حدوداً ۵۰ میلیمتر پایینتر آورده و ضریب کمکفنرها را سفتتر میکند. تجهیزات آئرودینامیکی به منظور ایجاد حداکثر داون فورس بهینه شدهاند، ولی به دلیل سطح با چسبندگی کم جاده و اینکه این نمونه اولیه قابل جایگزینی نیست، هنگام رانندگی با آن کمی باید حواسمان را جمع کنیم.
حتی تحت چنین شرایطی، نقاط قوت این خودرو بهخوبی خود را نشان میدهند. از صندلی سرنشین، من میتوانم قدرت جیتی را در پاسخگوییهای لحظهای بهخوبی حس کنم. راننده میگوید:
سیستم تعلیق این خودرو مخصوصاً در جلو فوقالعاده است. آنهم برای یک خودروی خیابانی در این سطح. خودروهای خیابانی خیلی زیادی وجود دارند که وقتی پا را از روی ترمز برمیداری، حس میکنی سوار یک قایق موتوری شدهای. این یکی اینطور نیست.
در پیچهای تند پیست، خودرو بهراحتی و بدون دردسرهای معمول پیچ را رد کرده و سپس مانند یک موشک شتاب میگیرد. من بهراحتی میتوانم پاسخگویی خودرو را به حتی ظریفترین دستورات ورودی حس کنم.
قطعاً به صدای موتور این خودرو خیلی فکر میکنید. نترسید: نسخه خیابانی جیتی صدای فوقالعادهای دارد. صدای توربو لطیف بوده و به یک نت گوشنواز زیر صدای موتور میماند. صدای آن چیزی بین یک شش سیلندر خطی ابریشمی و یک V۸ پیستون کوچک پرزرقوبرق است، یک نعره رام ولی هدفمند. یک مکلارن ۵۷۰S را با حداکثر دور موتور بالاتر و خشونت کمتر تصور کنید، این همان صدای فورد جیتی جدید است. صدای موتور این خودرو فاصله بسیار زیادی با نعرههای یک مدل مسابقهای لومان دارد.
به دلیل شرایط خاص پیست، به چالش کشیدن پرفورمنس GT خیلی سخت است. امتناع خستهکننده فورد از ارائه جزئیات بیشتر در مورد این خودرو هم کمک زیادی به این شرایط نمیکند. اسب بخار؟ “بالای ۶۰۰” تماماً آنچه است که نیر به من میگوید. حداکثر سرعت؟ “بالای ۳۲۰” قیمت؟ این مدیر ارشد فورد در این مورد کمی محافظهکارانه رفتار میکند، هرکدام از فورد جیتیها بر اساس سفارش مشتریان ساخته خواهد شد، بنابراین این موضوع که دو مدل آنها قیمتی مشابه هم نداشته باشند بسیار امکانپذیر است. شما ۴۵۰ هزار دلار را بهعنوان قیمت پایه در نظر بگیرید، با سفارش آپشنها و تغییرات احتمالی این قیمت شاید به بالای ۵۰۰ هزار نیز برسد.
بنابراین من نمیتوانم دقیقاً به شما بگویم که آیا جیتی جدید لامبورگینی آونتادور را قربانی، مکلارن ۶۵۰S را شرمسار، یا فراری ۴۸۸GTB را نابود خواهد کرد یا نه. در شرایطی که موتور خودرو در مرحله دریافت تأییدیه میزان آلایندگی قرار دارد، میزان خروجی آن هنوز نهایی نشده است، ترمزها، گیربکس هفت دنده دو کلاچه و ۵ حالت رانندگی این خودرو هنوز در مرحله کالیبراسیون قرار دارند.
این موضوع به نظر میرسد خیلی اهمیتی نداشته باشد: فورد تعهد کرده که طی چهار سال آینده، هر سال فقط ۲۵۰ دستگاه از این خودرو را تولید کند. تمامی نمونههای که قرار است سال ۲۰۱۷ و ۲۰۱۸ تولید شوند فروخته شدهاند. برای این دسته از خریداران، تنها چیزی که به نظر اهمیت ندارد اعداد و ارقام مربوط به مشخصات فنی این خودرو است.
ولی من میتوانم این اطمینان را به شما بدهم که فورد اینجا یک مدل ویژه را ساخته است. بسیاری از ابرخودروسازهای جهان دهه گذشته را سرگرم تبدیل ماشینهای خود به مدلهایی با فضای کابین زیاد، با تجهیزات بالا و با تمرکز روی بهبود کاربرپسند بودن آنها بودهاند.
این خودرو برای رانندگی در شرایط خاص بسیار گزینه خوبی میباشد. شما را سورپرایز نمیکند، ولی شجاعت شما را به چالش میکشد. من دوست دارم آن را خودرویی صادق بنامم.